روايت امام صادق(ع) از سيره امام باقر(ع)

يکي از واژه هايي که در فرهنگ اسلامي کاربرد فراواني دارد، واژه « سيره» است. سيره از منظر واژه شناسان و پژوهشگران حوزه دين، نوع رفتار و کردار يک شخصيت برجسته همچون پيامبر اعظم و اهل بيت عصمت و طهارت(ع) است.
شناخت سيره معصومان، اهميت به سزايي دارد و يکي از منابع شناخت معارف دين اسلام است.
روشن است که عنوان « سيره» بيشتر معطوف به روش عملي است، اما در اين مقاله به سخناني که امام باقر(ع) بارها بر زبان جاري مي فرمود نيز پرداخته مي شود. اگر « سخن» را بخشي از « عمل » انسان بدانيم، آن را نيز مي توان در مفهوم « سيره» جاي داد.
امام صادق(ع) در احاديث زيادي عباراتي چون « کان أبي يفعل کذا» يا « کان ابي يقول کذا» به کار مي برد که بي ترديد اين جمله ها ظهور، بلکه صريح در استمرار و تداوم رفتار يا گفتار است و پر روشن است که استمرار، نشان دهنده اهميت آن رفتار و گفتار است.
از اين زاويه که اين رفتارها و گفتارها از « حجت خدا» صادر شده است، مسئوليت آفرين خواهد بود و در خودسازي تأثير زيادي دارد.
اما چرا امام صادق(ع) عنايت بر بيان سيره پدر بزرگوارش داشت؟ اين امر، دو دليل مي تواند
داشته باشد: 1. اين کار نوعي تعظيم و حرمت نهادن به جايگاه رفيع امام باقر(ع) است؛ 2. بعد از عصر خفقان و حاکميت جنايتکاران بني اميه که با امامان شيعه و تفکر و عقايد آنان سر ستيز داشتند، اين امام باقر(ع) بود که در دوره افول قدرت بني اميه از فرصت ها بهره جست و در بيان معارف اسلام ناب و آموزه هاي آن کوشيد و حقايق ناب اسلام را به شکل هاي مختلف، به شيفتگان و رهپويان راه اهل بيت (ع)و ساير مسلمانان بازگو کرد. از اين رو، نقش امام محمد باقر(ع) در نشر و توسعه و بالندگي و معرفي « دين» و بنيان گذاري و ايجاد تحول و انقلاب فرهنگي در گستره جهان اسلام، بي بديل است. اينک برخي از گفتارها و رفتارهاي آن حضرت را ذکر مي کنيم.

بيم و اميد
 

در آموزه هاي ديني به اين نکته سفارش شده است که انسان مؤمن لازم است در پيوند خود با خداي تبارک و تعالي، هم به رحمت و لطف حضرت حق اميدوار باشد و هم از غضب و خشم پروردگار، ترس و بيم داشته باشد. امام صادق(ع) مي فرمايد:
«کان أبي يقول: انّه ليس من عبد مؤمن إلا و في قلبه نوران، نورُ خيفةٍ و نور رجاءٍ لو وُزنَ هذا لم يزد علي هذا(1)؛ پدرم بارها مي فرمود: نيست بنده مؤمن و خداشناسي، مگر اينکه در جان او دو نور بدرخشد: نور بيم از خدا- عقاب و خشم خدا- و اميد به لطف حضرت پروردگار. بايد اين دو، همسان باشند، به گونه اي که اگر سنجيده شوند، يکي بر ديگري افزون نشود.»

شتاب در کارهاي نيک
 

کاري را که انسان اراده مي کند به سامان برساند، پسنديده است که ابتدا درباره آن بينديشد تا صلاح و صواب يا فساد و زيان آن آشکار گردد. اما در کارهايي که خوبي و نيکي آنها کاملاً روشن است، انسان بايد سريع اقدام کند و فرصت سوزي نکند؛ چون امکان دارد که حادثه ها و عواملي، او را از انجام آن کار خير بازدارند. امام صادق(ع) مي فرمايد:
« کان أبي يقول: إذا هممت بخيرٍ فبادر فإنک لا تدري ما يحدثُ(2)؛ پدرم مکرر سفارش مي کرد: هنگامي که مي خواهي کار نيکي را انجام دهي، سريع به آن اقدام کن؛ چون تو نمي داني که در آينده چه اتفاقي خواهد افتاد.»

تأثير گناه بر روح
 

بي ترديد يکي از عوامل انحطاط آفرين در انديشه و روح انسان، گناه و شکستن حريم ها و بي اعتنايي به بايدها و نبايدهاي الهي است. آثار گناه، جبران ناپذير است و گناه، سرنوشت انسان را در مسير انحراف رقم مي زند. امام صادق(ع) مي فرمايد:
« کان أبي يقول: ما من شيٍ افسدُ للقلب من خطيئةٍ(3)؛ پدرم بارها مي گفت: بدترين چيزي که قلب و جان را فاسد و تاريک مي کند، گناهان است.»

لحظه هاي برتر نيايش
 

دعا و نيايش به درگاه خداوند و رو آوردن به او در مشکلات و دشواري هاي زندگي، بي ترديد يکي از ريشه دارترين نيازهاي روح و جان انسان هاست و نيايش، تأثير شگرفي در ساختار روحي و معنوي بشر دارد. نيايش با معبود بي همتا در هر جا و هر زمان مطلوب است؛ ولي در لحظه ها و مکان هاي خاص، مطلوب تر و به اجابت دعا نزديک تر است. امام صادق(ع) نقل مي کند:
«کان أبي إذا طلب الحاجة طلبها عند زوال الشمس فاذا اراد ذلک قدّم شيئاً فتصدق به و شمَّ من طيبٍ و راح الي المسجد دعا في حاجته بماشاء(4)؛ راه و روش پدرم بدين سان بود: هر زمان که حاجتي داشت، آن را در موقع زوال خورشيد- ظهر شرعي- طلب مي کرد، به اين گونه که نخست، چيزي را صدقه مي داد و عطر استعمال مي کرد و راهي مسجد مي شد و در آنجا دعا مي کرد و از خداوند برآورده شدن آن را درخواست مي کرد.»

گردهمايي براي نيايش
 

نيايش جمعي به درگاه حق، امري پسنديده است و سفارش شده که نيايش کنندگان گردهم آيند و دعا کنند که اين، به اجابت دعا نزديک تر است. حضرت صادق (ع)مي فرمايد:
« کان أبي إذا حزنه امرٌ جمع النساء و الصبيانَ ثم دعا و امنوا(5)؛ پدرم سيره اش اين بود که هرگاه پديده اي ناگوار رخ مي نمود که حضرت را غم و اندوه فرا مي گرفت، زن ها و کودکان خويش را جمع و سپس به پيشگاه خدا دعا مي کرد و آنان آمين مي گفتند.»

ذکر حضرت حق
 

ذکر و ياد خدا، يکي از برترين شيوه هاي خودسازي است و مردان و زنان دين باور به اين اصل مهم توجه ويژه دارند. در سراسر قرآن- که خود، نوعي ذکر و ياد خداست- با تعبيرهاي زيبا انسان ها را به ياد کردن خدا، فرا مي خواند.
ياد خدا جان را نوراني مي کند و صفا مي بخشد و از ابتلا به خودفراموشي باز مي دارد. حضرت صادق (ع)روش پدر بزرگوارش را چنين بازگو مي کند:
« کان أبي کثير الذکر، لقد کنتُ امشي معه و إنه ليذکرالله و آکل معه الطعام و انه ليذکر الله و کان يحدّث القوم و ما يشغله عن ذکر الله و کنت أري لسانه لازقاً بحنکه يقول لا اله الا الله و کان يجمعنا و يأمرنا بالذکر(6)؛ روش پدرم بدين سان بود که خدا را بسيار ياد مي کرد. من با او گاهي راه مي رفتم و او مشغول ذکر بود. غذا مي خورد و در آن حال به ياد خدا بود. با مردم سخن مي گفت و در آن حال از ذکر حق غافل نمي شد. او دائماً زبانش به کامش چسبيده بود و ذکر لا اله الا الله را بر زبان جاري مي کرد. گاهي ما را جمع مي کرد و دستور مي داد که به ذکر خدا بپردازيم.»

اهميت سوره اخلاص
 

امام صادق(ع) مي فرمايد:
«کان أبي يقول: قل هو الله احد، ثلثُ القرآن و قل يا ايها الکافرون، ربع القرآن؛(7) پدرم بسيار مي فرمود: شأن و منزلت سوره قل هو الله احد، همانند يک سوم قرآن و سوره قل يا ايها الکافرون، به اندازه يک چهارم قرآن است.»
آري، به دليل اهميت سوره توحيد است که سفارش شده در نمازهاي واجب، همواره خوانده شود.

نافله نماز عشا
 

در شريعت اسلام، هفده رکعت نماز در شبانه روز بر مسلمانان فريضه و واجب و 34 رکعت نماز، مستحب است. از نمازهاي مستحبي، دو رکعت نماز نافله عشا است که بعد از نماز عشا به حالت نشسته خوانده مي شود. ششمين اختر امامت، حضرت صادق (ع)مي فرمايد:
« کان أبي يصليهما قاعداً؛(8) پدرم آن دو رکعت را همواره به شکل نشسته به جاي مي آورد.»

پرهيز از ظلم و ستم
 

يکي از بدترين گناهان، ستم و ستمگري به ويژه ظلم به انسان است. قبح و زشتي اين پديده شوم به گونه اي است که تمام عقلاي عالم و همه اديان آسماني، آن را محکوم مي کنند.
حضرت صادق(ع) مي فرمايد:
« کان أبي يقول: اتقّوا الظلم، فانّ دعوة المظلوم تصعد الي السماء(9)؛ پدرم بارها هشدار مي داد: از ظلم کردن بپرهيزيد؛ چون دعا و ناله و فرياد ستمديده، به آسمان بالا مي رود( به اجابت مي رسد)».

تأثير برخي از گناهان
 

امام صادق(ع) بازگو مي کند:
« کان أبي يقول: نعوذ بالله من الذنوب التي تعجل الفناء و تقرب الآجال و تخلي الديار و هي قطيعة الرحم، و العقوق و ترکُ البرّ(10)؛ پدرم همواره تأکيد مي فرمود: به خدا پناه مي بريم از گناهاني که به هلاکت انسان سرعت مي بخشد و نابودي و مرگ را نزديک مي کند و سبب کوچ کردن مردم از سرزمين خود و هلاکت آنان مي گردد. آن گناهان عبارت اند از: بريدن پيوند با خويشاوندان، اذيت و آزار دادن به پدر و مادر، و ترک نيکي به کساني که استحقاق آن را دارند.»

صدقه
 

يکي از امور پسنديده و ديني، کمک رساني و خدمت به قشر محروم جامعه اسلامي است. البته پر روشن است که انفاق و صدقه دادن بايد در مسير رفع محروميت از جامعه باشد. از منظر دين، هر کار خيري که انسان انجام مي دهد، صدقه است. امام باقر(ع) در صدقه دادن به افراد فقير، روش جالبي داشت که فرزندش امام صادق(ع) اين چنين بازگو مي کند:
«کان أبي اذا تصدق بشيء وضعه في يد السائل ثم ارتدّه منه فقبله و شمّه ثمّ ردّه في يد السائل(11)؛ هرگاه پدرم چيزي را صدقه مي داد، آن را نخست در دست شخص سائل قرار مي داد، سپس آن را از او باز پس مي گرفت، آن گاه آن چيز را مي بوسيد و مي بوييد و مجدداً در دستان سائل مي نهاد.»

ثواب و پاداش حج
 

يکي از مناسک عبادي که در اسلام جايگاه ويژه اي دارد، حج است. اين مراسم بين المللي اسلامي که هر سال انجام مي پذيرد، اگر چنان که اسلام مي خواهد، انجام پذيرد، آثار معنوي و مادي فراواني دارد و در ايجاد وحدت و همگرايي و همفکري مسلمانان بي نظير است. امام صادق(ع) مي فرمايد:
« کان أبي يقول: من أمّ هذا البيت حاجاً او معتمراً من الکبر، رجع من ذنوبه کهيئته يوم ولدته امُه؛(12) پدرم بارها مي فرمود: هرکس قصد و اراده خانه خدا کند، چه براي انجام مناسک حج و چه براي انجام عمره، و خويش را از غبار کبر و برتري طلبي پاک و پيراسته کند، از آثار زيان بار و آلودگي هاي روحي که دامن گير او شده، پاک و پاکيزه مي شود، به سان روزي که از مادر متولد شده است.»

اعتدال در زندگي
 

يکي از اصول بنيادين اسلامي که در تمام مقررات ديني بروز دارد، اصل اعتدال و پرهيز از زياده روي و تفريط در تمام امور است. در عصر امام باقر(ع) نگرش منفي زهدگرايانه اي از سوي جماعتي از زهدفروشان و مقدسان نادان، ترويج و تبليغات گسترده اي براي آن مي شد. به عنوان نمونه، خوردن گوشت را تحريم و از آن اجتناب مي کردند و اين، به نام دين انجام مي گرفت! ولي حضرت باقر (ع)با اين انحراف برخورد و مبارزه کرد و منحرفان را رسوا ساخت و تصوير درستي از اسلام ارائه کرد. عبدالاعلي مولي آل سام مي گويد: من به امام جعفر صادق(ع) گفتم: روايتي از رسول الله(ص) ميان مسلمانان زبان به زبان نقل مي شود که آن حضرت فرمود: خداوند تبارک و تعالي از خانه اي که در آن گوشت خورده مي شود، بدش مي آيد. حضرت صادق (ع)فرمود: آنان که چنين خبري را منتشر مي سازند، دروغ گويان اند. حضرت رسول الله چنين فرموده: خداوند از آن خانه اي متنفر است که در آن مسلمانان و برادران و خواهران ديني خود را غيبت مي کنند و گوشت آنان را مي خورند.( اشاره به آيه قرآن که غيبت مسلمان را به خوردن گوشت ديگري تشبيه کرده).
سپس امام صادق(ع) افزود:
«کان أبي لحماً، لقد مات يوم مات او في کمّ أمُ ولده ثلاثون درهماً لللحم(13)؛
زندگي پدرم بدين سان بود که به خوردن گوشت ميل و علاقه داشت، حتي قبل از اينکه از دنيا برود، پولي را به همسرش داده بود تا با آن گوشت بخرد.»

پي نوشت ها :
 

1. کافي، ج2، ص 67، باب « خوف و رجاء».
2. همان، ص 142.
3. همان، ص 273.
4. همان، ص 577.
5. همان، ص 487.
6. همان، ص 498.
7. همان، ص 631.
8. همان، ج 3، ص 446.
9. همان، ج2، ص 525.
10. همان، ص 448.
11. همان، ج4، ص 8.
12. همان، ص 253.
13. همان.

تقویم شیعه

ااَشهَدُ انَّ فاطِمَةَ الزَّهراء حُجَّةُ الله عَلی حُجَّجِ الله اَشهَدُ انَّ فاطِمَةَ سَیِّدَةٌ، حُجَّةُ الله عَلی حُجَّجِ الله اَشهَدُ انَّ فاطِمَةَ سَیِّدَةٌ اِنسِیَةُ، حُجَّةُ الله عَلی حُجَّجِ الله اَشهَدُ انَّ فاطِمَةَ سَیِّدَةٌ حَوراء، حُجَّةُ الله عَلی حُجَّجِ الله
اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً ولی الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً حجة الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً صفی الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً وجه الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً ید الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً اُذن الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً عین الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً سیف الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً خلیفة الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً صراط الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً قلب الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً نفس الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً عین الیقین اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً رایة الهدی اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً ولایت الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً سید العرب اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً سید المرسلین اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً امام المتقین اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً سید الوصیین اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً امام البررة اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً فاروق اعظم اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً الصدیق الاکبر اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً حیدر کرار اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً سرّ الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً حبیب الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً رحمة الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً نور الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً کلمة الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً حجاب الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً آیت الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً یختار الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً سرّ الاوصیاء اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً سرّ المصنون اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً سرّ الممکنات اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً قطب الدائرات اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً نقطة الکائنات اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً حبل الله المتین اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً یعسوب الدین اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً نفس رسول الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً وصی رسول الله اشهد ان امیرالمؤمنین علی اخی رسول الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً امینة علی وحیه اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً خلیفة علی عباده اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً قسیم النار والجنة اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً قائد الغر المحجلین اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً ممسوس فی ذات الله