رفتارهاى عبادتى امام جواد علیه السلام

IMAGE

Tuesday, 27 August 2013       نماز مخصوص امام جواد علیه السلام   براى بسیارى از امامان معصوم نمازهاى مخصوصى روایت شده است كه بعضى را خودشان مى خوانند و بعضى دیگر توصیه شده كه بخوانند و پاداش آن را به آنان هدیه كنند. براى امام جواد علیه السلام نیز گونه هاى مختلفى از نماز نقل شده است . مرحوم سید بن طاووس...

سفارش پیامبر براى طلب رزق و روزى از امام جواد (علیه السلام)

IMAGE

Tuesday, 27 August 2013     صلوات مخصوص امام جواد علیه السلام   عبدالله بن محمد عابد مى گوید: سال 255 هجرى قمرى بود، روزى در شهر و در منزل امام عسکرى علیه السلام بودیم ، از او پرسیدم : اى فرزند رسول خدا! چگونه بر پیامبر و امامان معصوم علیهم السلام صلوات و درود بفرستیم ؟ آیا ممکن است به من بیاموزید؟ امام...

دوستی و تعامل با همنوعان در سیره امام جواد(ع)

IMAGE

Tuesday, 27 August 2013       آغازین سخن   نهمین ستاره فروزان آسمان امامت و ولایت حضرت امام محمد تقی(ع) معروف به جوادالائمه(ع) در روز دهم ماه رجب سال 195 ه.ق در مدینه دیده به جهان گشود.(1) پدر بزرگوارش حضرت علی بن موسی الرضا(ع) و مادر مکرّمه اش بانویی مصری تبار به نام سبیکه از خاندان ماریه قبطیّه همسر...

مرد شامي و معجزه امام جواد (عليه السلام)

IMAGE

Tuesday, 27 August 2013 علي بن خالد مي گفت: روزي در سامراء بودم كه شنيدم يك مرد اهل شام را زنداني كرده اند چون ادعاي پيغمبري كرده، من كنجكاو شدم تا از اصل قضيه سر در بياورم به همين خاطر با زندانبان ها طرح دوستي ريختم و موفق شدم به ملاقات او بروم. بر خلاف شايعه اي كه راه انداخته بودند، ديدم آدم وارسته و...

دست خدا(معجزات و کرامات جوادالائمه(ع) )

IMAGE

Tuesday, 27 August 2013   شفای چشم   به همراه امام رضا (ع) در مکه بودم. به حضرت عرض کردم می خواهم به مدینه بروم، نامه ای برای ابی جعفر بنگار تا با خود ببرم. امام رضا (ع) تبسمی کرد و نامه ای نوشت. به مدینه رفتم در حالی که چشم هایم به دردی مبتلا بود. به در خانه امام جواد(ع) رفتم، نامه را تحویل دادم. «موفق» غلام...

زندگی نامه امام محمد تقی علیه السلام

IMAGE

Tuesday, 27 August 2013 نام: محمد بن علی کنیه: ابو جعفر ثانی القاب: تقی، جواد، مرتضی، منتجب، مختار، قانع و عالم تاریخ ولادت: نوزدهم ماه مبارک رمضان سال 195 هجری هفدهم و پانزدهم ماه رمضان نیز به عنوان تاریخ تولد آن حضرت نقل شده است، ولی میان شیعیان دهم رجب سال 195 هجری مشهور است. در یکی از دعاهای ماه رجب که...

زندگی به سبک جوان ترین امام

IMAGE

Tuesday, 27 August 2013 چند نکته کمتر شنیده شده از حیات امام جواد (ع) شاید جالب ترین توصیف درباره نهمین امام شیعیان، صفت «جوان ترین امام» برای ایشان باشد. اهمیت این تعبیر و توصیف وقتی معلوم می شود که بدانیم جوان ترها عاشق الگوبرداری از شخصیت های محبوبشان هستند. به بهانه این مقاله رفته ایم سراغ مطالعه...

نام و نشان

IMAGE

Wednesday, 14 August 2013   نام: محمد علیه السلام   پدر و مادر: حضرت رضا علیه السلام و خیزران   شهرت: جواد، تقی علیه السلام   کنیه: ابو جعفر علیه السلام   زمان و محلّ تولّد: 10 رجب سال 195 در مدینه   زمان و محلّ شهادت: آخر ذیقعده سال 220 هجری قمری در سنّ 25 سالگی بر اثر زهری که به دستور معتصم عبّاسی، توسط امّ...

رفتارهاى عبادتى امام جواد علیه السلام

 

 

 

نماز مخصوص امام جواد علیه السلام
 

براى بسیارى از امامان معصوم نمازهاى مخصوصى روایت شده است كه بعضى را خودشان مى خوانند و بعضى دیگر توصیه شده كه بخوانند و پاداش آن را به آنان هدیه كنند.
براى امام جواد علیه السلام نیز گونه هاى مختلفى از نماز نقل شده است .
مرحوم سید بن طاووس مى نویسد: نماز امام جواد علیه السلام دو ركعت است كه در هر ركعت آن یك بار سوره حمد و هفتاد مرتبه سوره ى اخلاص خوانده مى شود. 1
مرحوم راوندى مى نویسد: نماز امام جواد چهار ركعت است و در هر ركعت یك بار سوره حمد و چهار بار سوره اخلاص ، و پس از نماز، یكصد بار صلوات بر محمد و آل محمد علیهم السلام مى فرستى ، و سپس حاجت خود را طلب مى كنى.2
مطابق نقل مرحوم كفعمى نماز امام جواد دو ركعت است كه در هر ركعت یك بار سوره حمد و چهل بار سوره توحید خوانده مى شود و یكصد بار سلام و صلوات بر محمد و آل محمد علیهم السلام مى فرستد.
مرحوم راوندى نقل مى كند كه شایسته است ، انسان در روز دوشنبه چهار ركعت نماز به خواند و به امام جواد علیه السلام هدیه كند. 3
احمد بن عبدالله بجلى روایت مى كند، هر كسى نماز بخواند و پاداش آن را به پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله و سلم و امیر مؤمنان علیه السلام و اوصیاى بعد از وى هدیه كند، خداوند چند برابر آن را به وى پاداش خواهد داد، و پیش از آن كه جان را به جان آفرین تسلیم كند به وى گفته مى شود: اى فلانى ! هدیه و پاداش نماز تو به ما رسید، و امروز وقت جبران آن فرا رسیده است ، پس خوشحال باش كه چشمت به آن چه خدا برایت مهیا ساخته ، روشن خواهد شد، گوارا باد بر تو، آن چه در پیش دارى .
راوى مى گوید: گفتم : چگونه نمازم را به آنان هدیه كنم ؟
فرمود: نیت مى كنى كه پاداش نمازت براى آنان باشد، و نمازت را همانند نماز واجب با هفت تكبیر و یا سه تكبیر و یا یك تكبیر در هر ركعت آغاز مى كنى ، و در ركوع و سجده پس از ذكر واجب ، این جمله را سه بار مى گویى : صلى الله على محمد و آله الطیبین الطاهرین .
و پس از تشهد و سلام مى گویى : اللهم انت السلام و منك اسلام ، یا ذاالجلال والاكرام ، صل على محمد الطیبین الطاهرین الاخیار، و ابلغهم منى افضل التحیة و السلام ....
و سپس چنان چه خواستى پاداش نمازت را به امام جواد علیه السلام هدیه كنى سه بار بگو: اللهم ان هاتین الركعتین هدیة منى الى عبدك و ابن عبدك ، و ولیك و ابن ولیك ، سبط نبیك فى ارضك ، و حجتك على خلقك ، یا ولى المؤمنین. 4

نماز اول هر ماه
 

مرحوم سید بن طاووس مى گوید: امام جواد علیه السلام روز اول هر ماه دو نماز مخصوص مى خواند، كه در ركعت اول سوره توحید را سى بار به عدد روزهاى ماه ، و در ركعت دوم نیز سوره ى قدر را به همان صورت مى خواند، و سپس صدقه مى داد تا سلامت خود را در تمام ماه تضمین كند.
مرحوم سید بن طاووس پس از نقل این حدیث مى نویسد: در روایتى دیگر آمده كه شایسته است پس از فراغت از نماز این دعا را بخواند:
بسم الله الرحمن الرحیم
((و ما من دابة فى الارض الا على الله رزقها و یعلم مستقرها و مستودعها كل فى كتاب مبین ))5 ((و ان یمسسك الله بضر فلا كاشف له الا هو و ان یمسسك بخیر فهو على كل شى قدیر)). 6
بسم الله الرحمن الرحیم
سیجعل الله بعد عسر یسرا))7((ما شإ الله لاقوة الا بالله ))8(( حسبنا الله ونعم الوكیل ))9 (( و افوض امرى الى الله ان الله بصیر بالعباد))10 ((لا اله الا انت سبحانك انى كنت من الظالمین ))11 ((رب انى لما انزلت الى من خیر فقیر))12 ((رب لاتذرنى فردا و انت خیر الوارثین 13و14
مرحوم سید بن طاووس مى گوید: امام جواد علیه السلام روز اول هر ماه دو نماز مخصوص مى خواند، كه در ركعت اول سوره توحید را سى بار به عدد روزهاى ماه ، و در ركعت دوم نیز سوره ى قدر را به همان صورت مى خواند، و سپس صدقه مى داد تا سلامت خود را در تمام ماه تضمین كند

قرإئت امام جواد(علیه السلام) در نماز
 

امام جواد علیه السلام مانند سایر امامان معصوم علیهم السلام در قرائت نمازهاى خود، سوره هاى مخصوصى را مى خواند، مطابق آن چه روایت شده است ، ركعت اول نماز مغرب را با سوره ((حمد)) و ((اذا جا ء نصر الله )) آغاز مى نمود، و ركعت دوم را با قرائت سوره ((حمد)) و ((قل هو الله احد)) ادامه مى داد. 15
و در ركعت دوم از نافله مغرب ، ركعت اول آن را با ((حمد)) و اول سوره ((حدید)) تا آیه(( علیم بذات الصدور))، آغاز مى كرد، و ركعت پایانى آن را با ((حمد)) و آخر سوره ((حشر)) ادامه مى داد. 16

نماز حرز امام جواد(علیه السلام)
 

دعاى مخصوصى از امام جواد علیه السلام روایت شده است كه براى مامون عباسى نوشت ، و آثار و بركاتى نیز براى آن نقل نموده اند، و از ناحیه آن حضرت توصیه شده كه پس از دعاى حرز، چهار ركعت نماز بخواند و در هر ركعت آن ، یك با سوره ((حمد)) و هفت بار ((آیة الكرسى )) و هفت بار آیه ((شهد الله ))17 و هفت بار ((و الشمس و ضحیها)) و هفت بار ((و اللیل و اذا یغشى )) و هفت بار ((قل هو الله احد)) قرائت شود. 18

روزه امام جواد(علیه السلام)
 

ریان بن صلت روایت مى كند كه امام جواد علیه السلام ، مادامى كه در بغداد به سر مى برد، روزهاى نیمه و 25 ماه رجب را روزه مى گرفت و همه خانواده و خادمان را نیز به روزه آن روز توصیه مى كرد. 19

حج خانه ى خدا
 

مطابق آنچه در كتابها و منابع سیره و تاریخ نقل شده است ، امام جواد علیه السلام چندین بار به سفر معنوى خانه ى خدا مبادرت ورزیده است ، یك بار امیة بن على كه همراه امام رضا علیه السلام در سفر حج بود، مى بیند كه موفق خادم امام رضا علیه السلام به دستور وى ، فرزند بزرگوارش را روى گردون نهاده و او را به دور خانه خدا طواف مى دهد20. بار دیگر در سال 212 هجرى قمرى ، احمد بن محمد بن ابى نصر، امام جواد را مى بیند كه وارد مكه شده ، به محضر او رفته و مى پرسد: فدایت شوم ! به چه نیت وارد مكه شدى ؟ به نیت حج تمتع و یا حج افراد؟
امام علیه السلام كه در آن زمان ساكن بغداد بود و وظیفه اش نیز حج تمتع بوده است ، فرمود: به نیت حج تمتع وارد شدم21. و بار دیگر شخصى از اهل بست و سجستان در زمان حكومت عباسى با امام جواد علیه السلام هم سفر حج مى شود. 22
یكى دیگر از یاران امام علیه السلام به نام محمد علا نیز در شبى آن حضرت را مشاهده مى كند كه بدون توشه و مركب براى سفر حج و زیارت خانه ى خدا به راه مى افتد، و صبحدم نیز باز مى گردد. 23
خواننده ى محترم به این نكته توجه دارد كه سفر شبانه و بدون توشه و مركب فقط با استمداد از قدرت معنوى امامت امكان پذیر خواهد بود.
بسیارى از یاران و دوستان امام ، را در زمان هاى مختلف و در حال انجام برخى مناسك حج و یا عمره مانند احرام ، طواف ، وداع با خانه ى خدا، استلام ركن یمانى ، طواف نساء ، و رمى جمرات ، مشاهده كرده اند. 24

تقصیر در عمره ى مفرده
 

روایت شده است كه امام جواد علیه السلام براى خارج شدن از احرام عمره تصمیم گرفت كه تقصیر كند، شخصى كه كار او حجامت و مشابه آن بود نزد امام آمد تا براى امام علیه السلام تقصیر كند، چون خواست تقصیر را از موهاى دو طرف سر مبارك وى انجام دهد، امام فرمود: از جلوى سر آغاز كن ؛ او نیز چنین كرد. 25

وداع با خانه ى خدا
 

على بن مهزیار مى گوید: در سال 215 هجرى امام جواد علیه السلام را دیدم كه به زیارت خانه ى خدا آمده بود، در سپیده دم یكى از روزها كه تازه خورشید از افق سر بر آورده بود، مشغول طواف در خانه ى خدا شد و در هر دورى ركن یمانى و حجرالاسود را استلام مى كرد و دستها را بر آن مى سائید و سپس به صورتش مى كشید، پس از پایان یافتن طواف به طرف مقام ابراهیم علیه السلام رفت و دو ركعت نماز در آنجا بجاى آورد، آنگاه به سوى ملتزم رفت ، پیراهن عربى را بالا زد و قسمت قفسه سینه و شكم را به بیت چسباند و مشغول راز و نیاز و دعا شد، كه مدتى به طول انجامید.
بار دیگر در سال 217 هجرى آن حضرت را دیدم ، كه شبانه مشغول طواف وداع بود، ركن یمانى و حجرالاسود را لمس مى كرد، در شوط هفتم نزدیك ركن یمانى لباسهایش را كنار زد و بدن را به كعبه چسباند، سپس حجرالاسود را مسح نمود و آن را بوسید و به طرف مقام ابراهیم رفت و دو ركعت نماز، در پشت مقام به جاى آورد، و وقوف وى در ملتزم به اندازه ى هفت یا هشت دور طواف طول كشید. 26

اعجوبه اهل البیت
 

سید ابوالفضل طباطبایى اشكذرى ، مهدى اسماعیلى

پي‌نوشت‌ها:
 

1 جمال الاسبوع : 179.
2 دعوات : 89.
3 دعوات راوندى : 108، ح 243.
4 جمال الاُسبوع : 29 و 32. بحار الانوار: 88/215، ضمن ح 1.
5 هود: 11/6.
6انعام : 6/17.
7 طلاق : 65/7.
8 كهف : 18/39.
9 آل عمران : 3/173.
10 غافر: 40/44.
11انبیإ : 21/87.
12 - قصص : 28/24.
13 انبیإ : 21/89.
14 الدروع الواقیة : 43. دعوات : 106، ح 234. بحار الانوار: 94/133 ضمن ح 1، و 88/381، ح 1، و 94/243 ضمن ح 3. و وسایل الشیعه : 8/170، ح 10331. مصباح المتهجد: 523. مصباح كفعمى : 535.
15 ارشاد مفید: 323.
16 ارشاد مفید: 233.
17 آل عمران : 3/18.
18 مهج الدعوات : 52.
19اقبال الاعمال : 183.
20 كشف الغمة : 2/362.
21 كافى : 4/292، ح 11.
22 كافى 5/111، ح 6.
23 دلایل الامامة : 399، ح 352.
24 براى اطلاع بیشتر مراجعه شود به كتاب موسوعة الامام الجواد: 1/358 - 390.
25 كافى : 4/439، ح 5. تهذیب 5/244، ح 825، وسایل الشیعه : 13/516، ح 18346.
26 كافى : 4/532 ح 3. تهذیب : 5/281. ح 959. وسایل الشیعه : 14/289، ح 19220.حلیة الابرار: 4/618، ح 5

سفارش پیامبر براى طلب رزق و روزى از امام جواد (علیه السلام)

 

 

صلوات مخصوص امام جواد علیه السلام
 

عبدالله بن محمد عابد مى گوید: سال 255 هجرى قمرى بود، روزى در شهر و در منزل امام عسکرى علیه السلام بودیم ، از او پرسیدم : اى فرزند رسول خدا! چگونه بر پیامبر و امامان معصوم علیهم السلام صلوات و درود بفرستیم ؟ آیا ممکن است به من بیاموزید؟
امام عسکرى علیه السلام لب به سخن گشود و صلوات مخصوص پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم و هر یک از امامان معصوم را، یکى پس از دیگرى بیان نمود، و چون مقدار زیادى کاغذ براى نوشتن به همراه داشتم ، همه آنها را به طور کامل نوشتم .
صلوات و درود بر امام جواد علیه السلام را چنین بیان فرمود: اللهم صل على محمد بن على بن موسى ، علم التقى ، نور الهدى ، و معدن الوفا، و فرع الازکیاء، و خلیفة الاوصیاء، و امینک على وحیک .اللهم و کما هدیت به من الضلالة ، و استنقذت به من الحیرة ، و ارشدت به من اهتدى ، و زکیت من تزکى ، فصل علیه افضل ما صلیت على احد من اولیائک انک عزیز حکیم ....1

روز و ساعت مخصوص امام جواد علیه السلام
 

در برخى از روایات معصومان علیهم السلام هر یک از روزهاى هفته به یک یا چند تن از امامان معصوم علیهم السلام منسوب کرده اند و اعمال و رفتار ویژه اى براى آن روز یا ساعت مشخص نموده اند، مرحوم سید بن طاووس این گونه نقل مى کند: روز چهار شنبه به چهار امام منصوب است : امام موسى بن جعفر، امام رضا، امام جواد، امام هادى علیهم السلام ، و زیارت آنان در آن روز این گونه است :
"اَلسَّلامُ عَلَیْکمْ یا اَوْلِیاَّءَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکمْ یا حُجَجَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکمْ یا نُورَ اللّهِ فى ظُلُماتِ الاَْرْضِ اَلسَّلامُ عَلَیْکمْ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْکمْ وَعَلى آلِ بَیْتِکمُ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ بِاَبى اَنْتُمْ وَ اُمّى لَقَدْ عَبَدْتُمُ اللّهَ مُخْلِصینَ وَجاهَدْتُمْ فِى اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ حَتّى اَتى کمُ الْیَقینُ فَلَعَنَ اللّهُ اَعْداَّئَکمْ مِنَ الْجِنِّ و َالاِْنْسِ اَجَمْعَینَ وَ اَنَا اَبْرَءُ یا اَبا اِبْراهیمَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ یا مَوْلاىَ یا اَبَاالْحَسَنِ عَلِىَّ بْنَ مُوسى یا مَوْلاىَ یا اَبا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی یا مَوْلاىَ یا اَبَا الْحَسَنِ عَلِىَّ بْنَ مُحَمَّدٍ اَنَا مَوْلىً لَکمْ مُؤْمِنٌ بِسِرِّکمْ وَ جَهْرِکمْ مُتَضَیِّفٌ بِکمْ فى یَوْمِکمْ هذا وَ هُوَ یَوْمُ الاَْرْبَعاَّءِ وَ مُسْتَجیرٌ بِکمْ فَاَضیفُونى وَ اَجیرُونى بِالِ بَیْتِکمُ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ"
صلوات و درود بر امام جواد علیه السلام را چنین بیان فرمود: اللهم صل على محمد بن على بن موسى ، علم التقى ، نور الهدى ، و معدن الوفا، و فرع الازکیاء، و خلیفة الاوصیاء، و امینک على وحیک .اللهم و کما هدیت به من الضلالة ، و استنقذت به من الحیرة ، و ارشدت به من اهتدى ، و زکیت من تزکى ، فصل علیه افضل ما صلیت على احد من اولیائک انک عزیز حکیم ....
مرحوم کفعمى روایت کرده که دو ساعت پس از وقت فضیلت نماز عصر در هر روز، مخصوص امام جواد علیه السلام است ، و توسل به آن حضرت در آن ساعت و خواندن دعا، بسیار شایسته مى باشد، از جمله دعاهاى خواندنى در آن ساعت ، دعایى است که در ذیل مى آید:
یَا مَنْ دَعَاهُ الْمُضْطَرُّونَ فَأَجَابَهُمْ وَ الْتَجَأَ إِلَیْهِ الْخَائِفُونَ فَآمَنَهُمْ وَ عَبَدَهُ الطَّائِعُونَ فَشَکرَهُمْ وَ شَکرَهُ الْمُؤْمِنُونَ فَحَبَاهُمْ وَ أَطَاعُوهُ فَعَصَمَهُمْ وَ سَأَلُوهُ فَأَعْطَاهُمْ وَ نَسُوا نِعْمَتَهُ فَلَمْ یُخْلِ شُکرَهُ مِنْ قُلُوبِهِمْ وَ امْتَنَّ عَلَیْهِمْ فَلَمْ یَجْعَلِ اسْمَهُ مَنْسِیّاً عِنْدَهُمْ أَسْأَلُک بِحَقِّ وَلِیِّک مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ (ع) حُجَّتِک الْبَالِغَةِ وَ نِعْمَتِک السَّابِغَةِ وَ مَحَجَّتِک الْوَاضِحَةِ وَ أُقَدِّمُهُ بَیْنَ یَدَیْ حَوَائِجِی أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَفْعَلَ بِی کذَا وَ کذَا
اللَّهُمَّ یَا خَالِقَ الْأَنْوَارِ وَ مُقَدِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ وَ ((الله یَعْلَمُ ما تَحْمِلُ کلُّ أُنْثى وَ ما تَغِیضُ الْأَرْحامُ وَ ما تَزْدادُ وَ کلُّ شَیْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ))2 إِذَا تَفَاقَمَ أَمْرٌ طُرِحَ عَلَیْک وَ إِذَا غُلِّقَتِ الْأَبْوَابُ قُرِعَ بَابُ فَضْلِک وَ إِذَا ضَاقَتِ الْحَاجَاتُ فُزِعَ إِلَى سَعَةِ طَوْلِک وَ إِذَا انْقَطَعَ الْأَمَلُ مِنَ الْخَلْقِ اتَّصَلَ بِک وَ إِذَا وَقَعَ الْیَأْسُ مِنَ النَّاسِ وَقَفَ الرَّجَاءُ عَلَیْک أَسْأَلُک بِمُحَمَّدٍ النَّبِیِّ الْأَوَّابِ الَّذِی أَنْزَلْتَ عَلَیْهِ الْکتَابَ وَ نَصَرْتَهُ عَلَى الْأَحْزَابِ وَ هَدَیْتَنَا بِهِ إِلَى دَارِ الْمَآبِ وَ بِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ الْکرِیمِ النِّصَابِ الْمُتَصَدِّقِ بِخَاتَمِهِ فِی الْمِحْرَابِ وَ بِالْإِمَامِ الْفَاضِلِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الَّذِی سُئِلَ فَوَفَّقْتَهُ لِرَدِّ الْجَوَابِ وَ امْتُحِنَ فَعَضَدْتَهُ بِالتَّوْفِیقِ وَ الصَّوَابِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ عَلَى أَهْلِ بَیْتِهِ الْأَطْهَارِ وَ أَنْ تَجْعَلَ مُوَالَاتِهِمْ وَ مَحَبَّتَهُمْ عِصْمَةً مِنَ النَّارِ وَ مَحَجَّةً إِلَى دَارِ الْقَرَارِ فَقَدْ تَوَسَّلْتُ بِهِمْ إِلَیْک وَ قَدَّمْتُهُمْ أَمَامِی وَ بَیْنَ یَدَیْ حَوَائِجِی وَ تَعْصِمَنِی مِنَ التَّعَرُّضِ لِمَوَاقِفِ سَخَطِک وَ تُوَفِّقَنِی لِسُلُوک مَحَبَّتِک وَ مَرْضَاتِک یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ 3
سفارش پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) به توسل به امام جواد (علیه السلام)
ابوالوفا شیرازى به دست (فرزند الیاس ) حاکم منطقه ى کرمان دستگیر شد و مدتّى نه چندان طولانى ، با غل و زنجیر در زندان به سر مى برد.
او مى گوید: با گذشت زمان متوجه شدم ، توطئه ى کشتن مرا طرح ریزى مى کنند، نگران شدم که براى نجات و رهایى از این توطئه چه کنم ؟ یکى از شبها با حال تضرع و ناله در درگاه خداوند، به امام زین العابدین علیه السلام متوسل شده و رهایى خویش را طلب نمودم در همان حال ، خواب چشمانم را ربود و در عالم خواب پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم را دیدم ، که فرمود: به من و دخترم فاطمه ، و حسن و حسین و... متوسل مشو، بلکه براى طلب رزق و روزى ، و رفع مشکلات خود به فرزندم جواد علیه السلام متوسل شو، که خداوند به سبب او حاجتت را بر مى آورد.4 سید ابوالفضل طباطبایى اشکذرى ، مهدى اسماعیلى
--------------------------------------------------------------------------------

پي‌نوشت‌ها:
 

1. مصباح المهتجد: 399 و 404. بلد الامین : 305. جمال الاسبوع : 295. بحارالانوار: 91/73. ضمن ح 1.
2. الرعد: 13/8.
3. مصباح کفعمى : 188، مصباح المتهجد: 516. بلدالامین : 144. مفتاح الفلاح : 473. الامان من اخطار الاسفار و الازمان : 101. بحارالانوار: 83/350.
4. دعوات راوندى .. 191، ح 530. بحار الانوار: ج 91، ص 35، و ج 99، ص 249، ح 10.

مرد شامي و معجزه امام جواد (عليه السلام)

علي بن خالد مي گفت: روزي در سامراء بودم كه شنيدم يك مرد اهل شام را زنداني كرده اند چون ادعاي پيغمبري كرده، من كنجكاو شدم تا از اصل قضيه سر در بياورم به همين خاطر با زندانبان ها طرح دوستي ريختم و موفق شدم به ملاقات او بروم. بر خلاف شايعه اي كه راه انداخته بودند، ديدم آدم وارسته و عاقلي است، گفتم : فلاني درباره تو مي گويند كه ادعاي نبوت كرده اي؟ گفت : دروغ مي گويند، اين حكام زورگو، چون با اهل بيت و پيروان آنها دشمن هستند اين نقشه را كشيده اند. اصل جريان اين است كه من در رأس الحسين در شام، مشغول عبادت بودم، ناگاه ديدم شخصي نزد من آمدن و به من گفت : برخيز برويم، من با او راه افتادم، چند قدم نرفته بوديم كه ديدم در مسجد كوفه است. در آن جا نماز خوانديم، بعد با هم بيرون آمديم، مقداري كه رفتيم، ‌ناگاه ديدم كه در مسجد مدينه هستيم. به رسول خدا صلي الله عليه و آله سلام كرده و نماز خوانديم، بعد از آن جا خارج شديم، مقداري راه رفتيم كه ناگاه ديدم در مكه هستيم، با هم كعبه را طواف كرديم و بيرون آمديم. هنوز چند قدم نرفته بوديم كه ديدم را در جاي خودم در شام، هستم. آن مرد رفت و من بهت زده بودم كه خدايا او كي بود و اين چه قدرتي بود كه او داشت ؟! يك سال از اين جريان گذشت، روزي ديدم باز همان شخص آمد، من از ديدن او شاد شدم، مرا دعوت كرد كه با او بروم، و مانند سال گذشته به كوفه و مدينه و مكه رفتيم و به شام برگشتيم، وقتي مي خواست برود گفتم: تو را قسم مي دهم به آن خدايي كه اين قدرت را به تو داده بگو تو كيستي؟! فرمود : من محمد بن علي بن موسي بن جعفر هستم.
من قضيه را به چند نفر گفتم و پخش شد تا به گوش محمد بن عبدالملك زيات رسيد، او فرمان داد مرا به زنجير كشيده به اين جا آوردند و ادعاي پيامبري را به من نسبت دادند. گفتم : من با محمد بن عبدالملك زيات آشنا هستم، مي خواهي سفارشت را بكنم؟ گفت : سفارش كن. من نامه اي به محمد بن عبدالملك، وزير اعظم معتصم عباسي نوشتم و حقيقت را گفتم، اما وزير در زير نامه من نوشته بود: احتياج به خلاص كردن ما نيست، همان كسي كه در يك شب، او را از شام به کوفه و از كوفه به مدينه و از مدينه به مكه برد و باز به شام برگردانيد، حالا هم آزادش كند. من كه با اين جواب، از نجات او مأيوس شده بودم، گفتم : بروم و به او تسلي بدهم. اما وقتي به زندان رسيدم ديدم مأموران زندان همه غرق در حيرتند و بي خود به اين طرف و آن طرف مي دوند، گفتم : چه اتفاقي افتاده؟! گفتند: آن زنداني مدعي نبوت، در زندان نيست، درها بسته بود و او هم در غل و زنجير بود، ولي معلوم نيست در زمين فرو رفته و يا مرغان هوا او را ربوده اند!!!
علي بن خالد كه خودش هم زيدي مذهب بود، با ديدن اين ماجرا، اعتقادش به ائمه محكم گرديد و در زمره شيعيان درآمد.

دوستی و تعامل با همنوعان در سیره امام جواد(ع)

 

 

 

آغازین سخن
 

نهمین ستاره فروزان آسمان امامت و ولایت حضرت امام محمد تقی(ع) معروف به جوادالائمه(ع) در روز دهم ماه رجب سال 195 ه.ق در مدینه دیده به جهان گشود.(1) پدر بزرگوارش حضرت علی بن موسی الرضا(ع) و مادر مکرّمه اش بانویی مصری تبار به نام سبیکه از خاندان ماریه قبطیّه همسر پیامبر اسلام(ص) بود، به طوری که امام رضا(ع) از او به عنوان بانویی قدسیه و پاکیزه یاد می کرد.(2)
امام جواد(ع) در سن هفت سالگی به امامت رسید و مدّت هفده سال رهبری شیعیان را به عهده گرفت. دوران امامت حضرتش با دو نفر از خلفای ستم پیشه عباسی به نام های مأمون و معتصم مقارن بود. آن حضرت در آخر ماه ذی قعده سال 220 ه.ق در سن 25 سالگی و در عنفوان جوانی به دستور معتصم عباسی و توسط همسر بی وفایش ام الفضل(دختر مأمون) با انگور زهرآلود مسموم و در بغداد به شهادت رسید.(3) آن بزرگوار همانند دیگر امامان معصوم(ع) دارنده تمام کمالات و فضایل اخلاقی در مرتبه اعلی بود و به رغم جوان بودن، آن چنان بر قلّه شکوهمند کمال و فضیلت قرار داشت که نه تنها دوستان و پیروانش او را ستوده اند، بلکه دشمنان کینه توز و سرسخت به مدح و ستایش آن گوهر نبوی پرداخته اند.
ایشان در سیره عملی و شیوه رفتاری خود دستورالعمل های فردی، اجتماعی و تربیتی را به شیعیان آموزش داد و از این رهگذر موفق گردید که به رغم تهاجم عقیدتی و نیرنگ بازی های دو خلیفه ملعون عبّاسی، مکتب اهل بیت(ع) را به جهانیان معرفی کند.
رهنمودهای حکیمانه امام نهم شیعیان در زمینه انسان سازی و تهذیب نفس برگ زرّینی است در کتاب تاریخ شیعه که در این نوشتار به بیان مقوله دوستی و تعامل با همنوعان از دیدگاه آن امام خواهیم پرداخت. امید است که مورد عنایت خوانندگان محترم قرار گیرد.

کیمیای سعادت
 

انسان موجودی است اجتماعی و پویا که به منظور تأمین نیازهای جسمی، روحی و عاطفی همیشه با همنوعان خود در حال تعامل است و بدون ارتباط با دیگران نمی تواند توانمندی های خویش را در جهت انجام وظایف فردی و اجتماعی توسعه دهد.
تمام انسان ها جهت تأمین نیاز به دلبستگی و ارتباط با همنوعان به دنبال یافتن کسانی هستند که در کنار آنان احساس آرامش، آسایش و خوشبختی کنند، لذا اسلام به عنوان جامع ترین دین در جهت تحقّق چنین هدفی آداب و ظرفیّت های وسیعی را در نظر گرفته است و از تمام راهبردها و شیوه های شناختی و عاطفی مؤثّر در امر هدایت و سعادت انسان ها استفاده می کند و در چارچوب دعوت به آموزه های نجات بخش، زمینه بالندگی، تعالی و شکوفایی فردی و اجتماعی انسان را فراهم نموده است. یکی از این آداب فرآیند دوستی و تعامل با همنوعان است که افراد را گرد هم جمع می نماید و بستر آسایش و زیبا زیستن را برای آنان مهیّا می کند.
دوستی و ارتباط با افراد صالح و فرهیخته یکی از اهرم های مهم زندگی و از عوامل سعادت و سرافرازی انسان قلمداد می شود. با دوستان شایسته و وارسته انسان می تواند از گردنه های سخت زندگی عبور کند و به اهداف و آرمان های حقیقی خویش نایل گردد.
ره یافت های دینی و روان شناختی نشان می دهد انسانی که از نعمت دوستی و تعامل با همنوعان محروم است، غریب و تنهاست چنین شخصی حرف دل خود را کتمان می کند و نمی تواند خودش را آن چنان که هست بشناسد، به طوری که در زندگی از شکوفایی عقلی محروم می گردد و نشاط و شادابی خود را از دست می دهد. امام جواد(ع) در این رابطه می فرماید: ملاقاة الاخوان نشرةٌ و تلقیحٌ للعقل و ان کان نزراً قلیلاً؛(4) دیدار و ارتباط با دوستان باعث شادابی و زیادی عقل می شود. هر چند مدت دیدار کم باشد.
از دیدگاه نهمین فروغ امامت کسانی دوستان واقعی محسوب می شوند که آیینه اخلاق، محرم اسرار و معاون افکار در مصائب و مشکلات زندگی باشند و دیگران را در راه دینداری و بالا بردن سطح معرفت یاری رسانند؛ به شرطی که در این زمینه حد اعتدال را رعایت کنند، زیرا رعایت اعتدال و میانه روی در دوستی و رفاقت ضامن بقای رشته مؤدّت است به گونه ای که این نوع دوستی کارساز و چاره ساز است و پیوند آن به قدری محکم است که هرگز گسسته نمی شود. لذا انسان باید هوشیار باشد و افرادی را برای دوستی برگزیند که لطف و رحمت خداوند شامل حال آنان باشد و کاری نکرده باشند که خشم خداوند را برانگیزند. در حقیقت دوستی با بندگان صالح گرایش به سوی رحمت خداوند و ترک دوستی با افراد ناصالح گریز از خشم و غضب اوست.
قرآن کریم در این زمینه می فرماید: یا ایّها الّذین آمنوا لاتتولّوا قوماً غضب اللّه علیهم قد یئسوا من الآخرة کما یئس الکفّار من اصحاب القبور؛(5) ای کسانی که ایمان آورده اید! با افرادی که مورد غضب خداوند واقع شده اند، طرح دوستی نیندازید، زیرا آنان از آخرت مأیوس و ناامید هستند همان طوری که کافران از خفتگان در گور ناامید شده اند.

کدام دوستی؟
 

دوستی و تعامل با دیگران وقتی که به خاطر خدا و بر پایه هویّت انسانی بنا شده باشد و از رنگ مطامع دنیوی پیراسته باشد، پایدار خواهد ماند، زیرا مبنایش امور ثابت و عامل انعقاد آن رضایت و خشنودی الهی است. این نوع دوستی زمینه رشد و تعالی هویّت افراد جامعه را فراهم می سازد به طوری که همه به بالاترین درجه سعادت و خوشبختی می رسند...
امام محمد تقی(ع) پیرامون دوستی و رفاقت راستین می فرماید: من استفاد اخاً فی اللّه فقد استفاد بیتاً فی الجنّة؛(6) هر کس در راه خدا برادر و دوست پیدا کند، خانه ای در بهشت به دست می آورد.
کلام گهر بار آن بزرگوار متضمّن این حقیقت است که دوستی هایی که به خاطر رضایت و خشنودی خداوند باشد، رسیدن به بهشت و برخورداری از نعمت های اخروی را بر فرد مؤمن و صالح واجب می گرداند، چون انسان صالح و با تقوا در اثر معاشرت و مصاحبت با اخیار و نیکان انجام اعمال نیک و عادات پسندیده را در نهاد خویش تقویت می کند که پیامد آن سعادت و فوز ابدی است.
امّا اگر دوستی و مصاحبت با دیگران در راه غیر خدا و بدور از تقوای الهی باشد، دیر یا زود به دشمنی تبدیل خواهد شد.
قرآن کریم می فرماید: الاخلّاء یومئذٍ بعضهم لبعض عدوٌّ الّا المتّقین؛(7) دوستان در آن روز بعضی دشمن بعضی دیگرند مگر افراد باتقوا و پرهیزکار.

رفاقت معرّف شخصیّت
 

شخصیّت هر انسانی را در جامعه با دوستان او می سنجند. تأثیری که گروه دوستان در رفتار، گفتار و کردار فرد به جا می گذارد، پدیده ای انکار ناشدنی است تا آن جا که می توان به واسطه دوستان به شخصیت افراد پی برد. لذا یکی از بهترین معیارهای واقعی شناخت فرد، دوستان و رفقای او هستند.
سرور کائنات حضرت محمد(ص) در این باره می فرماید: لاتحملوا علی رجلٍ بشی ءٍ حتّی تنظروا الی من یصاحب فانّما یعرف الرّجل باشکاله و اقرانه و ینسب الی اصحابه و اخدانه؛(8) درباره انسانی قضاوت نکنید مگر این که به دوستانش نظر بیفکند، زیرا هر انسانی به وسیله دوستان و همنشینان خویش شناخته می شود و به یاران و برادرانش منسوب می گردد.
اساساً دوستی با انسان های آلوده و منحرف فرد را از گروه نیکان و صالحان جدا می کند و در صف افراد شرور و ناهنجار قرار می دهد، به طوری که فرد دیگر به نصیحت انسان های وارسته و صالح توجه نمی کند و حتی نسبت به آنان سوءظن پیدا می کند. به همین علت حضرت جواد الائمه(ع) می فرماید: مجالسة الاشرار تورث سوء الظّنّ بالاخیار؛(9) همنشینی با بدان باعث می شود که انسان نسبت به افراد خوب و نیک بدبین شود. بنابراین یکی از متقن ترین معیارهای واقعی شناخت انسان دوستان و رفقای او هستند که این گونه افراد آیینه تمام نمای وجود وی می باشند، زیرا انسان به اشخاصی روی می آورد که از نظر باطنی و ساختار شخصیّت با آنان همسان است.

پرهیز از دوستی با نا اهلان
 

انتخاب دوست خوب اساسی ترین نقش را در موفقیّت انسان در عرصه های مختلف زندگی ایفا می کند و کم توجهی یا بی توجهی نسبت به این انتخاب، مایه بدبختی و هلاکت فرد می شود، زیرا به همان اندازه که دوستان صالح و نیکو آدمی را در رسیدن به آرمان های واقعی زندگی یاری می دهند، به همان اندازه دوستان ناشایست او را از مرحله موفقیّت دور می کنند و زمینه هلاکت و نابودی وی را فراهم می کنند. قرآن کریم درباره عواقب دوستی با نااهلان از زبان اهل جهنّم چنین نقل می کند: و یوم یعضّ الظّالم علی یدیه یقول یالیتنی اتّخذت مع الرّسول سبیلاً یا ویلنی لیتنی لم اتّخذ فلاناً خلیلا؛(10) روز قیامت انسان ظالم انگشت حسرت به دهان می گیرد و می گوید: ای کاش من در دنیا با پیامبر دوست و همراه می شدم. وای بر من! کاش فلان شخص فاسق و گمراه را به عنوان دوست انتخاب نمی کردم.
امام محمد تقی(ع) با الهام از آموزه های وحیانی در سیره خود می فرماید: ایّاک و مصاحبة الشّریر فانّه کالسّیف المسلول یحسن منظره و یقبح آثاره؛(11) از رفاقت و دوستی با انسان های بد بشدّت پرهیز کن، زیرا انسان شریر مانند شمشیر برهنه است که ظاهر زیبا و آثار زننده دارد.
آن امام بزرگوار در این کلام گهربار خاطرنشان می کند که فرد مسلمان و مؤمن باید از همنشینی و تعامل با افراد ناشایست و نالایق جداً اجتناب نماید، زیرا معاشرت و مصاحبت با این گونه افراد بذر رذایل اخلاقی را در نهاد انسان می پاشد و مایه قساوت قلب می شود و ممکن است انسان را در قهر و عذاب الهی سهیم گرداند.
روزی پدر بزرگوار امام جواد(ع) به شخصی از نزدیکان خود به نام سلیمان بن جعفر جعفری که با امام هادی(ع) رفت و آمد داشت، فرمود: چرا تو را نزد عبدالرحمان بن یعقوب می بینم و با او رابطه دوستی داری؟ سلیمان پاسخ داد: او دایی من است.
امام فرمود: او انسان منحرفی است و درباره خداوند حرف های نادرستی می زند و به جسم بودن خدا معتقد است. سلیمان گفت: او هرچه می خواهد بگوید! من فقط با وی دوست هستم. وقتی به گفته هایش اعتقادی نداشته باشم، دوستی ما چه اشکالی دارد؟ امام فرمود: یا با او دوست باش و ما را رها کن و یا ما را دوست داشته باش و با وی قطع دوستی و رابطه کن، چون ممکن نیست که هم ما را دوست داشته باشی و هم او را. بدان که اگر عذابی بر او نازل شود، دامان تو را هم می گیرد. سپس امام هادی(ع) داستان جوانی را تعریف کرد که خودش از دوستان حضرت موسی(ع) بود و پدرش از یاران فرعون، لذا در ادامه فرمود: وقتی لشکر فرعون در کنار رود نیل به حضرت موسی(ع) و پیروان او رسید، جوان از گروه موسی جدا شد تا پدرش را نصیحت کند و به راه راست هدایت نماید، امّا پدرش بصیرت و گوش شنوا نداشت و اندرز پسر در او تحولی ایجاد نکرد و سرسختانه به پیروی از فرعون ادامه داد. در این هنگام یاران موسی از رود نیل گذشتند و نجات یافتند. امّا پسر چون نزد پدرش ماند، به همراه او غرق شد. موضوع را به اطلاع حضرت موسی رساندند. اصحاب از حال جوان پرسیدند که آیا او اهل رحمت است یا عذاب؟ حضرت موسی(ع) فرمود: جوان مشمول رحمت الهی است چون با پدر هم عقیده نبود، ولی هنگامی که عذاب نازل می شود، نزدیکان افراد گناهکار نیز گرفتار عذاب می شوند و آتش شرارت بدکاران افراد صالح را نیز به کام خود فرو می برد.(12)

پرهیز از منّت گذاری
 

فرد مؤمن باید از هر نوع رفتاری که سبب منّت گذاشتن بر دوستان می شود، بپرهیزد. مردی نزد امام جواد(ع) آمد که بسیار خوشحال و خندان به نظر می رسید. امام علت خوشحالی اش را بپرسید، و گفت: یابن رسول اللّه! از پدرت شنیدم که فرمود: شایسته ترین روز برای شادی یک بنده روزی است که در آن، انسان توفیق نیکی و انفاق به دوستانش را به دست آورد و امروز ده نفر از دوستان و برادران دینی که فقیر و عیالوار بودند، از فلان شهرها به نزد من آمدند و من هم به هر کدام چیزی بخشیدم. به همین خاطر خوشحال شدم. آن حضرت فرمود: لعمری انّک حقیق بان تسرّ ان لم تکن احبطته او لم تحبطه فیما بعد؛(13) به جانم سوگند! شایسته است که خوشحال باشی، امّا ممکن است که اثر کار خود را از بین برده باشی یا بعداً از بین ببری او با شگفتی پرسید: چگونه عمل نیک من بی فایده می شود و از بین می رود؟ در حالی که من از شیعیان خالص شما هستم.
امام فرمود: با همین سخنی که گفتی، کارهای نیک و انفاق های خود را در حق دوستان از بین بردی، او توضیح خواست و آن حضرت، این آیه را تلاوت کرد: یا ایّها الّذین آمنوا لاتبطلوا صدقاتکم بالمنّ و الاذی؛(14) ای مؤمنان صدقه ها و بخشش های خود را با منّت و اذیّت کردن باطل نکنید.
مرد گفت: من که به آن افراد منّت نگذاشتم و آزارشان ندادم.
امام فرمود: همین که گفتی: چگونه عمل نیک من بی فایده می شود و از بین می رود؟ و یقیناً خود را جزء شیعیان خالص ما قرار دادی، ما را آزردی! آن مرد بعد از اعتراف به تقصیر خود پرسید: پس چه بگویم امام فرمود: بگو من از دوستان شما هستم. دوستان شما را دوست دارم و دشمنان شما را دشمن می دارم.(15) مرد قبول کرد و امام جواد فرمود: الآن قد عادت الیک مثوبات صدقاتک و زال عنها الاحباط؛(16) اکنون پاداش بخشش هایت به تو برگشت و حبط و بی اثر بودن آن زایل شد.

راهبردهای تحکیم دوستی
 

1 مشورت و همفکری: مشورت در امور یکی از مؤلّفه های تحکیم دوستی و تعامل با دیگران و یکی از عوامل جذب دوستان می باشد.
در قرآن کریم فرآیند مشورت در چند آیه مورد توجه قرار گرفته است و از همه مهم تر این که سوره ای به نام شوری در این کتاب آسمانی وجود دارد. خداوند برای زنده کردن شخصیّت انسان ها و تحکیم رفاقت و تعامل با یکدیگر به پیامبر(ص) دستور می دهد که در کارها با مسلمانان مشورت کن: ...و شاورهم فی الامر فاذا عزمت فتوکّل علی اللّه...؛(17) و با آنان در امور مشورت کن و هنگامی که تصمیم گرفتی، بر خدا توکّل کن.
پیامبراکرم(ص) قطع نظر از وحی آسمانی چنان فکر نیرومندی داشت که نیازی به مشاوره نداشت، امّا برای این که از یک سو مسلمانان را به اهمیّت مشورت متوجه سازد و از سوی دیگر نیروی فکر و اندیشه را در افراد پرورش دهد، در امور عمومی مسلمانان که جنبه اجرای قوانین الهی را داشت، جلسه مشاوره تشکیل می داد و برای رأی افراد صاحب نظر ارزش خاصّی قائل بود؟ به طوری که برای احترام به دوستان از رأی خود صرف نظر می نمود؛(18) بنابراین گاهی انسان قادر به تصمیم گیری نیست. در چنین مواقعی می توان با دوستان صالح و نیک اندیش مشورت نمود و از نظرات آنان در پیشبرد اهداف خویش بهره گرفت. کسانی که با دوستان شایسته و خوب مشورت می کنند، در کارهایشان پشیمان نخواهند شد. نهمین
امام شیعیان در این راستا می فرماید: ثلاثٌ من کنّ فیه لم یندم: ترک العجلة و المشورة و التّوکّل عند العزم علی اللّه؛(19) سه ویژگی در هر انسانی باشد از کار خود پشیمان نمی شود: در کار خود عجله نکند، مشورت و همفکری با دوستان و نزدیکانش داشته باشد و هنگامی که تصمیم می گیرد که کاری را انجام دهد، بر خداوند توکّل نماید. بنابراین مشورت با دوستان در تحکیم دوستی و گسترش تعامل مؤثر است، چرا که انسان در مشورت با دیگران علاوه بر این که از نظرات مختلف بهره می برد، برای دوستان خود نیز شخصیت و احترام قائل می شود و یقیناً احترام به دیگران افزایش محبّت آنان را در پی خواهد داشت.
2 خوش رویی: یکی دیگر از راهبردهای تحکیم دوستی و جذب دوستان حقیقی و یاران صمیمی خوش رویی و گشاده رویی در معاشرت با دیگران است. امام نهم شیعیان در این زمینه چنین تصریح نموده اند: انّکم لن تسعوا باموالکم فسعو هم بطلاقة الوجه و حسن اللّقاء؛(20) شما هرگز با مال و منال دنیا نمی توانید به مردم توسعه دهید و آنان را راضی کنید. پس تلاش کنید تا با گشاده رویی و خوش برخوردی آنان را راضی نمایید.
از آن جایی که انسان برای تداوم زندگی و غلبه بر مشکلات و پیمودن راه تکامل به همراهان و همفکران نیازمند است، لازم است که این عامل کارساز را در معاشرت با دیگران به کار گیرد و هر روز دوستان زیادی را برای خود کسب کند که این امر در پرتو خوش خلقی و گشاده رویی با دیگران تحقق می یابد. به همین دلیل است که مولای متقیان حضرت علی(ع) ناتوان ترین افراد جامعه را کسانی می داند که از به دست آوردن دوست و رفیق عاجز باشند، لذا می فرماید: اعجز النّاس من عجز عن اکتساب الأخوان و اعجز منه من ضیّع من ظفر به منهم؛(21) ناتوان ترین مردم کسی است که از پیدا کردن دوست، ناتوان باشد و عاجزتر از او کسی است که دوستانی را که به دست آورده از دست دهد.
3 دیدار و همدردی: شایسته است که فرد مسلمان روابط اجتماعی خود را با دیگران تقویت کند و با برادران دینی و دوستان خود دیدار و همدردی داشته باشد، زیرا گوشه گیری از مردم و فاصله گرفتن از آنان عواقب زیانباری را به دنبال دارد و ارتباط و تعامل با دیگران سبب جذب دوستان می شود. بدین سبب امام جواد(ع) می فرماید: ثلاث خصالٍ تجتلب بهنّ المحبّة: الانصاف فی المعاشرة و المواساة فی الشدّة و الانطواع و الرّجوع علی قلبٍ سلم؛(22) با سه چیز محبّت دوستان جلب می شود: انصاف داشتن در برخوردها و دیدارها، همدردی با آنان در سختی ها و راحتی ها و داشتن قلب سلیم.
همیشه با مال و مناصب دنیوی نمی توان دل ها را رام کرد. دیدار و ملاقات دیگران همراه با برخورد محبت آمیز مانند باران بهاری لطافت، نشاط و سرسبزی را به دنبال دارد. گاهی دیدار صمیمانه معجزه می کند و تحوّل می آفریند، به طوری که تداوم آن پیوند رفاقت و دوستی را عمق و ژرفا می بخشد. بنابراین دیدار و برخورد صادقانه با دیگران سرآمد فضایل اخلاقی و سجایای انسانی است و امام محمد تقی(ع) مانند سایر پیشوایان معصوم در سیره خود آن را از مؤلّفه های مهم خوشبختی و بهزیستی قلمداد می کند، زیرا این پدیده تعامل بین افراد را در جامعه مسلمین مستحکم می نماید و دوستان آنان را زیاد می کند.

پي نوشت ها :
 

1. بعضی ولادت آن بزرگوار را در ماه مبارک رمضان سال 195 ه.ق می دانند. نک: الارشاد، شیخ مفید، ص 16.
2. بحارالانوار، علّامه مجلسی، ج 50، ص 15.
3. اصول کافی، کلینی، ج 2، ص 492.
4. منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج 2، ص 229.
5. سوره ممتحنه، آیه 13.
6. موسوعة کلمات الامام الجواد(ع)، ج 2، ص 352.
7. سوره زخرف، آیه 67.
8. تفسیر نمونه، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 15، ص 73.
9. امالی شیخ صدوق، ص 531.
10. سوره فرقان، آیات 28 27.
11. منتهی الآمال، ج 2، ص 228.
12. بحارالانوار، ج 74، ص 95.
13. همان، ج 68، ص 159.
14. سوره بقره، آیه 264.
15. بحارالانوار، ج 74، ص 159.
16. همان، ص 160.
17. سوره آل عمران، آیه 159.
18. نک: تفسیر نمونه، ج 3، ص 146 142.
19. کشف الغمّه فی معرفة الائمه(ع) علی بن عیسی اربلی، ج 2، ص 343.
20. امالی شیخ صدوق، ص 531.
21. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، ص 626، حکمت 12.
22. بحارالانوار، ج 75، ص 82.

دست خدا(معجزات و کرامات جوادالائمه(ع) )

 

شفای چشم
 

به همراه امام رضا (ع) در مکه بودم. به حضرت عرض کردم می خواهم به مدینه بروم، نامه ای برای ابی جعفر بنگار تا با خود ببرم.
امام رضا (ع) تبسمی کرد و نامه ای نوشت. به مدینه رفتم در حالی که چشم هایم به دردی مبتلا بود. به در خانه امام جواد(ع) رفتم، نامه را تحویل دادم. «موفق» غلام امام گفت: سر نامه را بگشا و در پیش روی امام قرار ده. این کار را کردم، آنگاه حضرت جواد(ع) فرمود: ای محمد وضعیت چشمت چگونه است؟ عرض کردم یابن رسول الله، همان گونه که مشاهده می فرمایید بیمار است و نورش رفته است. حضرت جواد(ع) دستش را دراز کرد، بر چشمم کشید، بینایی ام چون سالم ترین زمانش گشت. دست ها و پاهای حضرت را بوسیدم و در حالی بازگشتم که بینایی ام را بازیافته بودم و این در زمانی بود که سن حضرت کمتر از سه سال بود.

آزادی از زندان
 

اباصلت می گوید: پس از دفن حضرت رضا (ع) ، به دستور مأمون یک سال زندانی شدم. پس از یک سال از تنگی زندان و شب نخوابی به ستوه آمدم، دعا کردم و برای رهایی از زندان به محمد و آل محمد(ص) متوسل شوم. از خداوند خواستم به برکت آل محمد(ص) در کار من گشایشی انجام دهد. هنوز دعایم به آخر نرسیده بود که حضرت ابی جعفر(ع) نجات بخش گرفتاران عالم، وارد زندان شد و فرمود: ای اباصلت از تنگنای زندان بی تاب شده ای.عرض کردم: به خدا سوگند سخت بی تابم. فرمود: برخیز، دستی به زنجیرها زد و غل و زنجیرها از دست و پای من بر زمین افتاد. سپس دست مرا گرفت و از کنار نگهبانان زندان عبور داد. نگهبانان در حالی که مرا نظاره می کردند، توان سخن گفتن با مرا نداشتند و از زندان خارج شدم. سپس حضرت فرمود: برو در امان خدا که هرگز نه دست مأمون به تو می رسد و نه دست تو به مأمون. اباصلت می گوید: همان گونه که حضرت فرمود تا حال مأمون را ندیده ام.

خشک شدن دست نوازنده
 

مأمون برای رسیدن به هدفش [بد نام کردن حضرت امام جواد(ع) ] همه نوع نیرنگی را در خصوص امام جواد(ع) به کار برد اما هیچ کدام از آنها برای وی سودی نداشت. به عنوان نمونه پس از به عقد درآوردن دخترش ام الفضل با امام جواد(ع) ، صد کنیز زیبا را انتخاب کرد که هر یک جامی پر از گوهر درخشان در دست داشتند. مأمون به کنیزان دستور داد تا پس از نشستن حضرت در جایگاه دامادی به استقبال وی رفته و به او خوشامد گویند. کنیزکان به سوی حضرت شتافتند و خوشامد گفتند ولی امام هیچ اعتنایی به آنها نکرد.
مخارق عودنواز دربار به مأمون گفت من توان آن را دارم که نقشه ات را (وادار کردن حضرت به لهو و لعب) عملی سازم. او که دارای ریشی بلند و صوتی خوش بود در مقابل امام جواد(ع) نشست و شروع به خواندن آواز کرد. کسانی که در آنجا حضور داشتند، گرد مخارق حلقه زدند. هنگامی که مخارق شروع به نواختن عود و آواز خوانی کرد، امام جواد(ع) سر مبارک خود را متوجه او کرد و بر وی نهیب زد و فرمود: «اتق الله یا ذالعثنون؛ از خدا بترس ای ریش بلند». دست مخارق از حرکت ایستاد، عود از دستش افتاد و دیگر هرگز نتوانست عود بنوازد.

شهادت عصا بر امامت
 

روزی برای زیارت قبر رسول خد(ص) رفته بودم که امام جواد(ع) را دیدم، با او درباره مسائل گوناگونی مناظره کردم، همه را پاسخ داد. به او گفتم: خواستم از شما چیزی بپرسم اما شرم دارم از پرسش. امام فرمودند: بدون آنکه سئوالت را بپرسی من پاسخ آن را می دهم. تو می خواهی بپرسی امام کیست؟ گفتم: آری به خدا سوگند. فرمود: منم. گفتم: بر این مدعا نشانه و حجتی دارید؟ در این لحظه عصایی که در دست امام بود به سخن آمد و گفت: همانا او مولای من، حجت خدا و امام این زمان است.
 

پیام های دریافتی (کلمات قصار امام جواد(ع) )
 

اطمینان به خداوند، بهای هر چیز ارزشمند است و برای ترقی و بلند مقامی، چونان نردبان است.
همنشینی با بدکار همچون شمشیر برهنه است که منظره اش زیبا و اثرش زشت و ناپسند است.
شهوت ها ناشی از ضعف و زبونی دل است.
رفتن به سوی خدا با قلب، از به زحمت انداختن تن، به واسطه عمل، رساننده تر است.
حسن خلق، در رأس نامه اعمال مؤمن است.
زیبایی [انسان] در زبان اوست.
هرکس پنهانی برادرش را نصیحت کند، او را آراسته است و اگر آشکارا چنین کند، وی را زشت گردانده.

تقویم شیعه

ااَشهَدُ انَّ فاطِمَةَ الزَّهراء حُجَّةُ الله عَلی حُجَّجِ الله اَشهَدُ انَّ فاطِمَةَ سَیِّدَةٌ، حُجَّةُ الله عَلی حُجَّجِ الله اَشهَدُ انَّ فاطِمَةَ سَیِّدَةٌ اِنسِیَةُ، حُجَّةُ الله عَلی حُجَّجِ الله اَشهَدُ انَّ فاطِمَةَ سَیِّدَةٌ حَوراء، حُجَّةُ الله عَلی حُجَّجِ الله
اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً ولی الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً حجة الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً صفی الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً وجه الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً ید الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً اُذن الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً عین الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً سیف الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً خلیفة الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً صراط الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً قلب الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً نفس الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً عین الیقین اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً رایة الهدی اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً ولایت الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً سید العرب اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً سید المرسلین اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً امام المتقین اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً سید الوصیین اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً امام البررة اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً فاروق اعظم اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً الصدیق الاکبر اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً حیدر کرار اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً سرّ الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً حبیب الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً رحمة الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً نور الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً کلمة الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً حجاب الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً آیت الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً یختار الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً سرّ الاوصیاء اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً سرّ المصنون اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً سرّ الممکنات اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً قطب الدائرات اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً نقطة الکائنات اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً حبل الله المتین اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً یعسوب الدین اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً نفس رسول الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً وصی رسول الله اشهد ان امیرالمؤمنین علی اخی رسول الله اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً امینة علی وحیه اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً خلیفة علی عباده اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً قسیم النار والجنة اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً قائد الغر المحجلین اشهد ان امیرالمؤمنین عَلِيّاً ممسوس فی ذات الله